ما اومديم ........اما نيومده داريم ميريم .....
سلام دوستاي عزيزم خوبيد خوشيد ممنون كه جوياي حال ما بوديد ما خدارو شكر خوبيم فقط يكم درگير اثباب كشي بوديم قضيه از اين قرار بود كه بابا مهدي بالاخره رفت و امدهاي هفتگي به شمالش نتيجه داد و ويلاي شمالمون حاضر شد دست بابا جونمون درد نكنه ما هم تمام وسايل خونه خودمون و فرستاديم شمال ايشالاه بعد از عيد بعد از يه تعميرات درست و حسابي اثاثيه جديد ميخريم دو هفته پيش اثاثارو برديم و مامان شهناز مامان مهري و من و شما هم رفتيم اونجا وسايل و چينديم و يه يه هفته اي اونجا بوديم و بابا هم اخر هفته اومد و كارامون و انجام داديم و برگشتيم از روزي هم كه برگشتيم همش دنبال خريديم تو خونه هم چيزي نمونده واسه همين يا ميريم خونه مامان مهري يا مامان شهناز فعلا تا چند وقت برناممون همينه اصلا وقت نميكنم بيام و برات بنويسم تا اونجا كه يادم بود به وبلاگ همتون سر زدم و عيد و به همتون پيشاپيش تبريك گفتم چون وقتي بريم شمال ديگه فكر نكنم با سرعت پايين اين اينترنت گوشي بتونم واسه كسي پيغام بزارم امروزم شنبه بودو از امروز ديگه نوبت رسيدگي به خودم بود به پيشنهاد خواهر شوهر امروز رفتم واسه ليزر موهاي زائد صورتم خيلي درد داشت اما اگه از شرشون خلاص بشم ارزششو داره فردا هم ميرم واسه خريدن مامتو دوشنبه صبح وقت اراشگاه دارم وعصرشم راه ميافتيم ميريم شمال با مامان شهنازو شما بابا مهدي هم اخر هفته با عمو مياد ايشالاه كه سال خوبي داشته باشيد ايشالاه همه ماماناي منتظر يه عيدي خوب از خدا بگيرن يه فرشته بياد تو دلشون اونايي كه ني ني دارن هميشه سالم و شاد باشن خيلي دوستتون دارم اگه بتونم حتما عكس ميزارم اما اگه نشد ايشالاه بعد از عيد همتونو به خدا ميسپارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی